درخواستی🖤🩸🩸
Part9 {last part}
دیدم اون املی بود روی پشت بام بیمارستان میخواست خودشو پرت کنه پایین سریع رفتم پشت بام بیمارستان املی را کشیدم پایین هر دوتا افتادیم و آملی افتاد توی بغل من و گریه میکرد
+چرا چرا اینکار را میکنی (با گریه و بغض سگی)
-شیششش آروم باش عشقم(مو های املی را نوازش میکنه)
+چرا من تو را دوست داشتم ولی تو یک هرزه را آوردی توی خونه چراااا
-میدونم متاسفم ولی من مست بودم وگرنه اصلا انجام نمیدادم میدونم تورا تحدید کردن
+می دونی؟ (با تعجب)
-اره ولی ترتیب اون عوضی اشغال را دادم حالا به من بگو
-خانم مین املی قبول میکنید از این به بعد پارک املی صداتون کنم؟
+ب..بله
و با هم یک بوس طولانی رفتن دو هفته بعد ازدواج کردن و بچه دار شدن
💖💖💖پایان💖💖💖
اصکی ممنوع❌❌
ممنون که خوندین فالو یادتون نره ❤️❤️
دیدم اون املی بود روی پشت بام بیمارستان میخواست خودشو پرت کنه پایین سریع رفتم پشت بام بیمارستان املی را کشیدم پایین هر دوتا افتادیم و آملی افتاد توی بغل من و گریه میکرد
+چرا چرا اینکار را میکنی (با گریه و بغض سگی)
-شیششش آروم باش عشقم(مو های املی را نوازش میکنه)
+چرا من تو را دوست داشتم ولی تو یک هرزه را آوردی توی خونه چراااا
-میدونم متاسفم ولی من مست بودم وگرنه اصلا انجام نمیدادم میدونم تورا تحدید کردن
+می دونی؟ (با تعجب)
-اره ولی ترتیب اون عوضی اشغال را دادم حالا به من بگو
-خانم مین املی قبول میکنید از این به بعد پارک املی صداتون کنم؟
+ب..بله
و با هم یک بوس طولانی رفتن دو هفته بعد ازدواج کردن و بچه دار شدن
💖💖💖پایان💖💖💖
اصکی ممنوع❌❌
ممنون که خوندین فالو یادتون نره ❤️❤️
- ۱۲۲
- ۱۵ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط